نماز، معراج مومن

الصلاة معراج المؤمن

نماز، معراج مومن

الصلاة معراج المؤمن

نماز، معراج مومن
الصلاة معــــــــــــــــــــــــــــــــــراج المؤمن

آیت الله سید علی قاضی(ره): اگر نمـــــاز را تحفظ کردید، همه چیزتان محفـوظ می ماند.
+++
دعای خیــر خادم پایگـاه را به دنبال خواهـــد داشت، هرگونه کپی برداری از مطالب ایــن پایگاه.
Telegram ID: @
دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان
پیوندهای روزانه
آخرین نظرات
  • ۱۵ بهمن ۰۰، ۱۸:۴۵ - حلما
    عالی
  • ۳۰ خرداد ۹۵، ۲۳:۰۷ - (^_^)hafez (^_^)
    لایک

۲۴ مطلب با موضوع «داستان ها و پندها» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۱۳ ق.ظ

آثار سوء برخوردهاى غلط و غیراسلامى

پزشکى بود که به مقدّسات اسلام توهین مى کرد و برخوردهاى زننده اى داشت با اینکه در محیط اسلامى بزرگ و تربیت شده بود. پس از تحقیق، متوجه شدیم که بیمارى این پزشک از سختگیری هاى پدرش ناشى شده است. مى گفت: پدرم هر صبح با چوب، بالاى سر من مى آمد و مرا براى خواندن نماز صبح بیدار مى کرد، اگر لحظه اى دیر برمى خاستم، چوب را به گرده ام مى کشید و بر سر و صورت و بدنم مى نواخت!!
به این ترتیب، وى از اوان کودکى بر اثر برخوردهاى ناصحیح و غیراسلامى پدر، دچار عقده و بیمارى روانى شده و همین امر در سنین بالا موجب شده بود که وى نسبت به اسلام و مقدّسات دین، بدبین شود و به آنها جسارت کند.

(خانواده در اسلام ، آیت اللّه مظاهرى ، ص ۱۷۷ و ۱۷۸٫)

 

برگرفته از:

کتاب داستانهاى نماز _محمود على محمدلو

 

 

جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۱۳
سید ..


مسابقه کشتی به فینال رسیده بود. عباس با این بُرد قهرمان می شد چیزی که آرزوی هر ورزشکاری است. همه ی تماشاگران در انتظار مسابقه فینال بودند. نوبت عباس رسید؛ بلندگوی سالن چندبار اسم عباس را خواند: عباس حاجی زاده با دوبنده آبی...
رقیب عباس روی تشک آمده بود اما خبری از عباس نبود. مربی عباس هم گیج شده بود. تمام سالن را گشتیم اما خبری از عباس نبود، فایده نداشت.
داور دست رقیب عباس را بالا برد. بعد از چند لحظه، عباس وارد سالن شد. با عجله به سمتش رفتم و گفتم: کجا بودی؟! اسمت را خواندند نبودی؟!
با آرامش گفت: وقت نماز بود؛ رفتم مسجد نمازم را بخوانم. مانده بودم چه بگویم.
وقتی خبر شهادت عباس حاجی زاده را شنیدم فهمیدم که قهرمان واقعی عباس است.



 برگرفته از:
زیر این حرف ها خط بکشید؛ ص ۱۹


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۵ ، ۱۴:۳۵
سید ..
شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۱۷ ب.ظ

شما چطور مسلمان شدید؟


حجت الاسلام و المسلمین قرائتی:
آیت اللَّه مصباح یزدى میفرمود: در فرانسه از پروفسور مسلمانى پرسیدم: شما چطور مسلمان شدید؟ گفت: در یکى از جاده ‏هاى الجزایر در حال سفر بودم، کنار جاده مردى را دیدم که خم و راست می ‏شود، ماشین را نگه داشتم و از او پرسیدم چه‏ میکنى؟
گفت: من مسلمانم و این مراسم دینى من است. گفتم: آخر در بیابان آن هم تنها، گفت: خدا همه جا هست. همین ماجرا جرقّه‏ اى شد تا من درباره اسلام تحقیق کنم و خداوند لطف کرد و مسلمان شدم.



 برگرفته از:
خاطرات حجت الاسلام قرائتى؛ ج۲ ؛ ص: ۲۶


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۱۷
سید ..
شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۰۲ ب.ظ

سرزنش و تمسخر


حجت الاسلام والمسلمین قرائتی:‏
شخصى بود که در گفتن «ولاالضالین‏» وسواس داشت و در نماز بعد از «غیر المغضوب علیهم‏» مى‏گفت: ولاالض، ولاالض، ولاالض شخص دیگرى که پشت سرش بود او را مسخره کرده مى‏گفت: مرض، مرض، مرض. دیرى نگذشت که مسخره کننده به همین بلا مبتلا شد و در همین کلمه در نماز دچار وسواس شد.

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: هر که مومنی را به خاطر کاری سرزنش کند نمیرد تا آنکه خودش مرتکب همان عمل شود. «مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِشَیْ‏ءٍ لَمْ یَمُتْ حَتّى‏ یَرْکَبَه‏»



 برگرفته از:
خاطرات حجت الاسلام قرائتى؛ ج۲ ؛ ص: ۸۱
حدیث از کتاب کافی (ط - دار الحدیث) / ج‏4 / 81)



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۲
سید ..
يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۵۸ ق.ظ

شب عروسی بهانه خلقت


شب عروسی امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه سلام الله علیهما بود. امام علی(علیه السلام)، حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نگران دید. پرسید: فاطمه جان! چرا ناراحتی؟! پاسخ شنید: امروز که از خانه ی پدرم به خانه ی شما منتقل شدم به یاد روزی افتادم که از این خانه به طرف خانه قبر و قیامت می روم. شما را قسم می دهم که بیایید امشب به نماز بایستیم و خدا را عبادت کنیم. امام علی(علیه السلام) با روی باز با این پیشنهاد برخورد کرد و دو نفری تا صبح به عبادت و نماز ایستادند. 



برگرفته از:

زیر این حرف ها خط بکشید؛ ص ۱۰۸

به نقل از ارشاد شیخ مفید، ج1، ص270


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۵۸
سید ..
دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ق.ظ

عبادت عارف بزرگ


دیگه سحر شده بود. حسابی نگران شده بودم. سریع پله های پشت بام رو بالا رفتم. از اول شب، برای عبادت رفته بود اون جا؛ کنار گنبد.
در پشت بام رو که باز کردم بوران برف و سرما زد داخل راه رو. هوا حسابی سرد بود. پالتوم رو به خودم پیچیدم و رفتم بالای پشت بام. شیخ حسن علی نخودکی هنوز اون جا بود، در حال رکوع، زیر سطحی از برف که پشتش رو پوشونده بود.



برگرفته از:
«دو رکعت قصه» ؛ رسول نقی ئی؛ صفحه 99



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۲
سید ..
سه شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ق.ظ

دو رکعت قصه (1)

 


«مسافرین گرامی پرواز شماره ی 395 به مقصد جده، هرچه سریع تر به هواپیما سوار شوند. هواپیما آماده حرکت می باشد.» برای آخرین بار هم اعلام کرد، اما مگه می تونست سوار بشه؟ ساعت حرکت هواپیما با اذان ظهر مطابق شده بود. عمره مهم تر بود یا نماز اول وقت؟! 

 بالاخره تصمیم گرفت. بی خیال بلیط و تمام زحمت هایی که کشیده بود شد. رفت نمازخونه و نمازش رو خوند. بعد از نماز، به سالن فرودگاه اومد تا به شهرش برگرده. بلندگو اعلام کرد: «با عرض پوزش از تأخیر در پرواز شماره 395، نقص فنی پیش آمده برطرف شده است. مسافرین هرچه سریع تر به هواپیما سوار شوند.» 

 لبخندزنان خدا رو شکر کرد و سوار هواپیما شد. چند سال بعد توی محراب عبادتش، شهیدش کردن. دومین شهید محراب رو می گم؛ شهید آیت الله دستغیب (رحمة الله علیه).


برگرفته از: 
«دو رکعت قصه» ؛ رسول نقی ئی؛ صفحه 95

اثر: رضا باقى زاده پُلامى



جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۰
سید ..
چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۴۹ ب.ظ

نماز اول وقت شهید رجائی


یکی از دوستان نزدیک شهید رجائی چنین می‌گوید:

روزی حدود ظهر نزد شهید بزرگوار رجائی بودم صدای اذان شنیده شد، در حالی که ایشان از جایشان حرکتی کرده، می‌خواستند خود را برای اقامه‌ی نماز آماده کنند، یکی از خدمتگزاران وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است، سرد می‌شود، اگر اجازه می‌فرمایید بیاورم، شهید رجائی فرمودند: ‌خیر بعد از نماز.

وقتی که خدمتگزار از اتاق خارج شد،‌ ایشان با چهره‌ای متبسم و دلی آرام خطاب به من فرمودند: عهد کرده‌ام هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم اگر زمانی ناهار را قبل از نماز بخورم. یک روز روزه می‌گیرم.

(روش‌های پرورش احساس مذهبی، ص29.)



برگرفته از:
مرکز تخصصی نماز (قنوت)


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۵:۴۹
سید ..
چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۸ ق.ظ

ابن سینا، شاگرد نماز


بو على سینا (370 - 427 ه‍ .ق) پنج ساله بود که پدرش چون از او هوش و ذکاوتى عجیب مشاهده کرد به تعلیم و تربیتش همّت گماشت. و پیش معلم دانشمندى برد تا به وى قرآن و اصول دین بیاموزد. بو على به خواندن علم ادب، و صرف و نحو و لغت... مشغول گشت و هم زمان به حفظ قرآن کریم روى آورد و قبل از ده سالگى به اینکار توفیق یافت و حافظ کل قرآن شد. سپس در نزد اساتید دیگرى به تحصیل ریاضیات پرداخت و حساب، جبر، مقابله، هندسه را فرا گرفت. و در نزد استادى دیگر به تحصیل فقه پرداخت و آن را نیکو فرا گرفت، در نزد استاد ابو عبدالله ناتلى شروع به خواندن فلسفه نمود و بعد از اندکى همانند استادش و بالاتر از او گشت چنان که در حین درس از استاد اشکال مى گرفت و استاد از جواب باز مى ماند و او خود جواب را تشریع مى کرد. تا جائى که اساتید از شرکت در کلاس او را کفایت نمودند و گفتند که خود مطالعه کن و اگر نتوانستى مسائلى را حل نمایى با ما در میان بگذار.
شیخ بو على سینا در این مورد مى نویسد: من بخواندن دروس مشغول بودم و اقسام فلسفه را مجدداً مطالعه مى کردم در تمام این اوقات شبى را تا صبح نخوابیدم در روز هم جز به تحصیل علم به چیزى توجه نداشتم. و به همین طریق پیش مى رفتم تا حقیقت هر مسئله براى من مسلم مى شد و هرگاه من در مسئله اى حیران بودم و یا نمى توانستم قضیه را بفهمم به مسجد پناه مى بردم و نماز مى گذاردم و خالق کل را ستایش مى کردم و معمّاى من حل و مشکل برطرف مى شد. با این شکوه باز در سروده اى گوید: (زندگى ابوعلى سینا، ص 29 و 28.)


دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موى ندانست ولى موى شکافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ذره اى راه نیافت



برگرفته از:
نماز خوبان (حکایات و داستانهایى از دانشمندان و فرزانگان)_احمد پور ترکمانى


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۰:۰۸
سید ..
يكشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۱۷ ب.ظ

کلاغ واره


عن ابى جعفر (علیه السلام) قال:
نبینا رسول الله صلى الله علیه و آله جالس فى المسجد، اذ دخل رجل فقام یصلى: فلم یتم رکوعه و لا سجوده. فقال: نقر کنقر الغراب! لئن مات هذا و هکذا صلوته لیموتن على غیر دینى.
(وسائل‏ الشیعه /ج 3 /ص 21)

امام باقر (علیه السلام): نقل مى فرماید که:
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) در مسجد نشسته بودند ناگهان مردى وارد شد و به نماز ایستاد اما رکوع و سجودش را شتاب زده و ناتمام انجام مى داد رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمود: او مانند کلاغ منقار به زمین زد اگر او بمیرد و نمازش همین گونه باشد قطعا به غیر دین من مرده است.



برگرفته از:
 معراج سبز (چهل حدیث نماز)_على اکبر رشاد


جهت تعجیل در فرج: 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۷
سید ..