جشن گرفتن علامه بزرگوار سید بن طاووس به خاطر نماز
مردم گروه گروه به طرف منزل سید بن طاووس مى رفتند، کوچه شلوغ بود. شاگردان سید نمى دانستند که جشن به چه مناسبتى برگزار مى شود. هر کدام در ذهن خود گمانى مى زد، اما از آن مطمئن نبود. یکى مى گفت لابد عید است و ما نمى دانیم. آن دیگرى مناسبتى دیگر حدس مى زد. اما همگى سید را خوب مى شناختند و مى دانستند حتما آن جشن مناسبتى دارد. منزل سید پر بود از جمعیت. ذکر صلوات و قرائت شعر در مدح ائمه فضاى خانه را پر کرده بود و در این میان تنها سید بود که مى دانست آن جشن براى چیست. سکوت سید طاقت شاگردان را طاق کرده بود. سرانجام یکى از آنها پرسید: اگر مناسبت جشن را بدانیم، بیشتر خوشحال خواهیم شد.
تبسم شیرینى بر چهره سید نقش بست و گفت: امروز یکى از بهترین روزهاى عمر من است. چندین سال پیش در چنین روزى من به سن تکلیف رسیدم و لیاقت آن را پیدا کردم که مورد خطاب خداوند رحمان باشم و به اداى تکلیف الهى بپردازم. از این جهت من هر سال این روز را جشن مى گیرم.
برگرفته از:
بهترین پناهگاه (حکایات و داستانهاى نماز)_ رحیم کارگر محمدیارى +
جهت تعجیل در فرج:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم